
دانلود رمان آبروی ماه pdf از نیلوفر قنبری
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان آبروی ماه
شرط بستیم عاشقم کنه، بدجوری عاشقش شدم.
اما درست روز موعود ترکم کرد و بعد از هفت سال برگشت تا انتقام بگیره.
گناه من چی بود؟ بیگناهی!
رمان های پیشنهادی:
بخشی از رمان
میترا سرخ شد و به صفحه مانیتورش نگاه کرد آره اونو میگی؟ حالا تو اصلا پاسپورت داری؟
تو این هفت سال اصلا پاتو از تهرون بیرون گذاشتی؟
قراره تو بری با فدایی؟ زبان بلدی؟ خودت چی؟ تا حالا رنگ جلد پاسپورتو دیدی؟ لمسش کردی؟
میترا چپ چپ نگاهش کرد
هر کاری دوست داری .بکن چهار تا برگه س دیگه با منم بحث نکن پری
آی پری از جا بلند شد.
تا ساعت سه که جلسه شروع میشه میارمش واست
– مگه تو هم هستی؟
– بله. یادت رفت؟
– نه… چیزه… باشه برو.
میرم ببینم اتاقم در چه حاله
– سمت چپ دومین اتاقه.از اتاق بیرون رفت و در را بست سمت میز محمد رفت جهانگیر کنار میز ایستاده بود و
داشت توی یکی از زونکنها دنبال چیزی میگشت محمد با خوشرویی جلوی پایش ایستاد.
– سلام خانوم مهندس کی اومدین؟
– سلام محمدجان چند دقیقه ای هست.
– آهان پس تو اتاق مهندس فدایی بودم متوجه نشدم. – اشکال نداره یه خودکار بهم میدی؟
بله چشم
محمد کشوی میزش را باز کرد و خودکاری به او داد. چقدر این پسر مهربان و مودب را دوست داشت.
– مرسی.
راستی اتاق من آماده س؟
– نه هنوز گفتن تا عصر سعی میکنن تموم بشه.
قیمت۲۶۰۰۰
- نام کتاب: آبروی ماه
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: نیلوفر قنبری
- تعداد صفحات: 1963
لطفا نظر خود را بنویسید